آدمِ ماندن باید باشد .

ساخت وبلاگ

بچه تر که بودم وقتی مهمان می آمد مانند یک گربه جلویشان قِل میخوردم و تمام شیرین کارهایی که بلد بودم انجام میدادم تا بیشتر بمانند.فقط میخواستم بیشتر بمانند.دیرتر بروند.اصلاً نروند.بعد مامان من را میبرد به گوشه ای و میگفت هیچ وقت اصرار نکن.هر کسی خودش دوست داشته باشد می مانَد.بیشتر هم می ماند. مامان هیچ وقت اهل تعارف کردن نبود.اما من باز مهمان بعدی که می آمد می رفتم جلویش قِل میخوردم که بمان.دیرتر برو.
بزرگتر که شدم وقتی جلوی دوستم قِل میخوردم که بماند و آن قدر قِل خوردم که افتادم روی سراشیبی و پرت شدم،فهمیدم مامان راست میگفت.مهمان و دوست و همسر و پارتنر ندارد.هر کسی بخواهد می ماند.نخواهد میرود.حالا تو هی قِل بخور...هی شیرین کاری کن...

 

اگه از من سنمو بپرسی...
ما را در سایت اگه از من سنمو بپرسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saretobalabegir بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 1 مرداد 1397 ساعت: 14:07